Attunement
هماهنگ شدن / همفرکانس شدن
واژهی Attunement از ریشهی tune میآید؛ همان «کوک کردن». یعنی خود را با حالت طرف مقابل کوک میکنی. معنی مفهومی و کاربردی Attunement فقط «همدلی» نیست، بلکه فرد بتواند خودش را با ریتم احساسی، شناختی و رفتاری طرف مقابل تنظیم کند، طوری که انگار روی موج یکسانی هستند.
وقتی مدیر از لحن، نگاه یا انرژی کارمندش میفهمد پشت آن رفتار چه هست، بدون اینکه طرف مجبور باشد توضیح بدهد، این یعنی Attunement.
کاربردهای Attunement در رشتههای مختلف
۱) روانشناسی و رواندرمانی
بیشترین کاربرد همینجاست. در درمان، attuned therapist یعنی درمانگری که کاملاً در لحظه با بیمار همسو میشود:
- احساساتش را میفهمد.
- واکنش درست و همزمان میدهد.
- کمترین mismatch هیجانی را دارد.
۲) علوم اعصاب (Neuroscience)
در مطالعات مربوط به نورونهای آینهای (mirror neurons) و همتنظیمی هیجانی والد–کودک زیاد به کار میرود. وقتی مغز دو نفر بهصورت فیزیولوژیک همگام (sync) میشود، میگویند Attunement اتفاق افتاده.
۳) کوچینگ و رهبری سازمانی
رهبر attuned یعنی:
- حالات تیم را درست میخواند.
- واکنش مناسب با شرایط میدهد.
- باعث ایجاد امنیت روانی و اعتماد میشود.
- از کنترلگری و اعمال زور بینیاز میشود.
۴) روابط انسانی (زوجدرمانی، HR، ارتباطات)
Attunement مفهوم کلیدی برای توضیح این است که چرا بعضی رابطهها جریان flow دارند و بعضیها مدام گیر میکنند.
چرا این کلمه ارزش استفاده دارد؟
- چون دقیق است.
- چون از واژههای مصرفشدهای مثل empathy و emotional awareness حرفهایتر است.
- چون قلب مفهوم ارتباط مؤثر یعنی «درک واقعی دیگران و پاسخ هماهنگ» را در یک واژه جمع میکند.