Leverage
اهرم مالی (Leverage)؛ استفاده از بدهی برای افزایش بازده سرمایه
واژه Leverage از کلمه Lever (اهرم) گرفته شده است؛ همان وسیلهای که با نیروی کم میتوان جسم سنگین را جابهجا کرد. در دنیای مالی نیز همین مفهوم وجود دارد: یعنی استفاده از منابع مالی قرضی (Debt) در کنار سرمایهی شخصی (Equity) برای افزایش بازده سرمایهگذاری.
اگر به درستی استفاده شود، میتواند سود سهامداران را چند برابر کند. اما اگر بدهی بیش از حد باشد، ریسک ورشکستگی و زیان هم بالا میرود.
کاربرد اهرم مالی در بانکداری و اقتصاد
بانکها و مؤسسات مالی
بانکها با نسبت بدهی به دارایی (Debt to Asset) یا نسبت سرمایه به بدهی (Capital Adequacy) میزان Leverage خود را مدیریت میکنند. اگر بدهی بیش از حد بالا باشد، بانک در برابر بحرانهای مالی آسیبپذیر میشود.
شرکتها
شرکتها از وام بانکی یا اوراق قرضه برای تأمین مالی پروژهها استفاده میکنند. در صورتی که پروژه سودآور باشد، بازده سرمایهی صاحبان سهام افزایش مییابد.
افراد
حتی در زندگی شخصی هم میتوان از Leverage استفاده کرد. برای مثال، وقتی کسی برای خرید خانه وام مسکن میگیرد، در واقع با پول بانک (اهرم) سرمایهگذاری میکند.
مزایای اهرم مالی
- افزایش توان سرمایهگذاری
- امکان اجرای پروژههای بزرگ با سرمایهی کمتر
- رشد سریعتر سود در صورت موفقیت
معایب و ریسکهای اهرم مالی
- افزایش هزینه بهره وامها
- بالا رفتن ریسک ورشکستگی در شرایط نامساعد
- فشار نقدینگی برای بازپرداخت بدهی
مثال عددی ساده از Leverage
فرض کنید یک شرکت ۱۰۰ میلیون تومان سرمایه دارد:
- بدون Leverage: با همان ۱۰۰ میلیون پروژه انجام میدهد و ۲۰٪ سود میگیرد ← ۲۰ میلیون تومان.
- با Leverage: مبلغ ۲۰۰ میلیون وام میگیرد (جمعاً ۳۰۰ میلیون سرمایهگذاری). اگر بازده ۲۰٪ باشد ← ۶۰ میلیون سود. بعد از پرداخت بهره وام، سود باقیمانده برای سهامداران بسیار بیشتر از ۲۰ میلیون خواهد بود.
جمعبندی
اهرم مالی ابزاری قدرتمند است: مثل یک چاقوی تیز، اگر درست استفاده شود مفید خواهد بود، وگرنه میتواند خطرناک باشد. مدیریت صحیح بدهی و سرمایه، کلید استفاده موفق از Leverage است.